سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این حسین کیست؟ که دلها همه بی قرار از اوست.

این حسین کیست؟ که دلها همه بی قرار از اوست.

زهره صفی آریان
این حسین کیست؟ که دلها همه بی قرار از اوست.

خدا نور آسمانهاو زمین است،  مثال  نوری،  چون محفظه ایست  که در آن چراغی است و چراغ در شیشه ایست شیشه گوئی ستاره درخشانیست که از درخت پر برکت زیتون که نه خاوریست  ونه باختری،  افروخته میشود که نزدیک است روغن آن روشن شود و گرچه بدان نرسد که نوری است  .  خدا هر که را خواهد بنور خویش هدایت میکند 

سوره نور ایه 35 

برای کعبه خداوند حضرت ابراهیم (علیه السلام)  را مؤذن و داعی (دعوت کننده) به سوی خانه خود گردانید و حضرت ابراهیم ندا کرد و مردم را به سوی حج فرا خواند ولی مؤذن و داعی به سوی امام حسین را حبیب خدا رسول گرامی(صلی الله علیه وآله وسلم) را امر نمود که فرمودند  : 

بگو من در برابر ادای رسالت جز محبت خویشاوندان نمی خواهم  پس پیامبر گرامی مکرر فرمودند ای مردم  ،  من دو چیز نفیس و سنگین در میان شما میگذارم  ،  کتاب خدا و عترت من  و ندا نمود به سوی یاری امام حسین (علیه السلام)  ومحبت اوچندین مرتبه،   ،  در حالتی که دست امام حسین را گرفته بود میفرمود: این است حسین ابن علی اورا بشناسید،  بخدا قسم که او در بهشت است  ،  و دوستان او در بهشتند،  ودوستان  دوستانش در بهشت هستند  . 

 

 

 




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 101/7/9 | 11:34 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان |

 ( سلام الله علیه  یا ابا عبدالله  الحسین) 

 

چشمه از خود بجوشد ، آب زمزم است 

خونی که ، زمین جوشد خون حسین است 

آنچه که خدا خواهد حکمت والای اوست 

دستی رو دست نباشد ، بالای دستان اوست

هر چه که کهنه گردد ، یاد حسین به روزست 

 حسین در عرش خداست ،حسین  والاترینست




تاریخ : چهارشنبه 101/7/20 | 5:21 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان |

سلام الله علیه یا اباعبدالله الحسین ، هر که صدایت میکند بی جوابش نمیگذاری ، چه سعادتی نزد پروردگار ،  که این همه حرمت دارید ، همه ادیان رو به شما می آورند حاجت روا از پیشت میروند ، چه سعادتی نزد پروردگار دارید شما آقا ، هر نیاز مند  که نزد خداوند عزیز و محبوبست  ، خداوند شما را چاره ساز درمان آن شخص میداند ، چه حرمتی نزد خدا دارید  ، نظر از ما مگردان که همیشه از خدا شما را به پاکی و ایمان و گذشت و جان نثار یاد کرده ایم ، چون میدانم به پیش خداوند آنقدر حرمت دارید که بواسطه شما حاجت رواییم . الهی آمین 

O Aba Abdullah Al-Hussein, do not leave anyone who calls you unanswered, what happiness in the sight of God, that you have so much sanctity, all religions bring you need, the need goes away, what happiness you have in the sight of you, sir, every needy in the sight of God Dear and beloved, God considers you a remedy for the healing of that person, what honor do you have with God, do not think of us that we have always reminded you of God in purity, faith, forgiveness and sacrifice, because I know that you have so much respect before God. You have a need because of you. God Amen

 




تاریخ : دوشنبه 100/8/17 | 3:5 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان |

 

دل آقا اسیر زلفت بود

خنده ات باده ی حیاتش بود

نخ قنداقه ی مطهرتان

لنگرکشتی نجاتش بود

 

گره هایی بزرگ آوردند

پای گهواره ات مراجع مان

مُهرلبیک یا حسینت را

جان زهرا بزن به طالع مان

 

چشمهایت به کربلا فهماند

مست بودن به قیل وقال که نیست

ظهرروز دهم نشان دادی

مرد بودن به سن وسال که نیست

 

طفل شش ماهه ای،عجیب که نیست

«نوه ی حیدری «جگرداری

بی جهت حرمله سه شعبه نخواست

با عمو می پری،جگرداری

 

گریه هایت برای آب نبود

پدرت را غریب می دیدی

تا که پلک تو را عطش می بست

خواب شیب الخضیب می دیدی

 

حنجرت را بهانه می دیدند

بغش شان جنگ با علی دارد

کوفه با دیدنت هراسان گفت

چقدرکربلا، علی دارد

 

خورجینی که درخیال خودش

سود خلخالها کلان تر بود

ازهیاهوی نیزه ها فهمید

ازپدرهم سرت گران تر بود

 

رفتی از نیزه سر درآوردی

بین سرها،سری درآوردی

ناقه ی عمه را حجاب شدی

وقتی ازسایه معجر آوردی

 قاسمی




تاریخ : دوشنبه 92/8/20 | 5:28 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان |

 

تا به سر خیمه ی دلدار رفت/عشق به پیرایش بازار رفت

خم شد و از شهد ولایت چشید/بر ورق صفحه ی جان خط کشید

گفت به پابوسی جان آمدم/در صدد تیر ،کمان آمدم

ای همه ی زندگی ام رخصتی؟؟/بار دگر می دهی ام فرصتی؟؟

ماه ولایت ز افق سر کشید/عشق حرم سوی أخا پر کشید

لحظه ای آغوش دلش باز شد/ عاشق آن لحظه ی پرواز شد

چشم به چشمان علمدار دوخت/برعطش دیده تب دار سوخت

گفت برادر تو قرار منی/شاه نشین دل زار من

 




تاریخ : دوشنبه 92/8/13 | 8:10 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان |

چهل حدیث از امام حسین  (علیه السلام )

1) همانا عدّه اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى کنند که آن یک معامله و تجارت خواهد بود و

 عدّه اى دیگر از روى ترس، خداوند را عبادت و ستایش مى کنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد؛

و طائفه اى هم به عنوان شکر و سپاس، از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش مى نمایند؛

و این ، عبادت آزادگان است که بهترین عبادات مى باشد

2) همانا سخاوتمندترین مردم آن کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى به وى نداشته است.

 بخشنده ترین افراد آن شخصى است که(نسبت به ظلم دیگرى با آن که توان انتقام دارد) گذشت نماید.

صله رحم کننده ترین مردم و دید و بازدید کننده نسبت به خویشان، آن کسى ست که صله رحم نماید

با کسى که با او قطع رابطه کرده است

3) افراد جامعه بنده و تابع دنیا هستند و مذهب، بازیچه زبانشان گردیده است و براى إمرار معاش خود، دین را محور قرار داده اند ـ

و سنگ اسلام را به سینه مى زنند. پس اگر بلائى (همانند خطرـ مقام و ریاست، جان، مال، فرزند و موقعیّت، ...) انسان را تهدید کند،

خواهى دید که دین داران واقعى کمیاب خواهند شد

4) کارها و أمور خود را همانند کسى تنظیم کن و انجام ده که مى داند و مطمئن است که در صورت خلاف تحت تعقیب قرار مى گیرد

 و مجازات خواهد شد. و در صورتى که کارهایش صحیح باشد پاداش خواهد گرفت

5) اى بندگان خدا، خود را مشغول و سرگرم دنیا ـ و تجمّلات آن ـ قرار ندهید که همانا قبر، خانه اى است

که تنها عمل ـ صالح ـ در آن مفید و نجات بخش مى باشد، پس مواظب باشید که غفلت نکنید

6) سخنى ـ که ناراحت کننده باشد ـ پشت سر دوست و برادر خود مگو، مگر آن که دوست داشته باشى که همان سخن پشت سر خودت گفته شود

7) هرکس لباس شهرت - و انگشت نما از هر جهت - بپوشد، خداوند او را در روز قیامت لباسى از آتش مى پوشاند

8) من کشته گریه ها و اشک ها هستم، هیچ مؤمنى مرا یاد نمى کند مگر آن که عبرت گرفته و اشک هایش جارى خواهد شد

9) چنانچه با گوش خود بشنوم که شخصى مرا دشنام مى دهد و سپس معذرت خواهى او را بفهمم،

از او مى پذیرم و گذشت مى نمایم، چون که پدرم امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام)

 از جدّم رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت نمود: کسى که پوزش و عذرخواهى دیگران را نپذیرد،

 بر حوض کوثر وارد نخواهد شد

10) هرکس خداوند متعال را با صداقت و خلوص، عبادت و پرستش نماید;

خداى متعال او را به بهترین آرزوهایش مى رساند و امور زندگیش را تأمین مى نماید

11) اى فرزند آدم، بیاد آور لحظات مرگ و خواب گاه خود را در قبر، همچنین بیاد آور

که در پیشگاه خداوند قرار خواهى گرفت و اعضاء و جوارحت بر علیه تو شهادت خواهند داد، در آن روزى که قدم ها لرزان و لغزان مى باشد

12)همنشینى با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد یختى خواهد گشت;

و همنشینى و مجالست با معصیت کاران موجب شکّ و بدبینى خواهد شد

13) براى هر غم و دردى درمان و دوائى است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند مى باشد

14) هرکس گره اى از مشکلات مؤمنى باز کند و مشکلش را برطرف نماید، خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح مى نماید

15) اى فرزند آدم، بیاد آور آن لحظاتى را که پدران و فرزندان ـ و دوستان ـ تو چگونه در چنگال مرگ قرار گرفتند،

 آن ها در چه وضعیّت و موقعیّتى بودند و سرانجام به کجا منتهى شدند و کجا رفتند.

و بیندیش که تو نیز همانند آن ها به ایشان خواهى پیوست (پس مواظب اعمال و رفتار خود باش).

16) اى فرزند آدم، بدرستى که تو مجموعه اى از زمان ها و روزگار هستى، هر آنچه از آن بگذرد،

زمانى از تو فانى و سپرى گشته است (بنابراین لحظات عمرت را غنیمت شمار که جبران ناپذیر است) .

17) هرکس از روى نافرمانى و معصیتِ خداوند، کارى را انجام دهد، آنچه را آرزو دارد سریع تر از دست مى دهد

و به آنچه هراسناک و بیمناک مى باشد مبتلا مى گردد

18) گریان بودن به جهت ترس از ـ عذاب ـ خداوند، سبب نجات از آتش دوزخ خواهد بود;

 و فرمود: گریان بودن چشم و خشیت داشتن دل ها یکى از نشانه هاى رحمت الهى ـ براى بنده ـ است

19) بینش و عقل و درک انسان تکمیل نمى گردد مگر آن که ـ أهل حقّ و صداقت باشد و ـ از حقایق، تبعیّت و پیروى کند

20) دو چیز مردم را هلاک و بیچاره گردانده است:

 
یکى ترس از این که مبادا در آینده فقیر و نیازمند دیگران گردند. و دیگرى فخر کردن ـ در مسائل مختلف ـ و مباهات بر دیگران است

21) هر شخصى که حقّ والدینش محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم) ،

و علىّ (علیه السلام) را که با شرافت و با فضیلت ترین انسان ها هستند، بشناسد

 و ـ در تمام امور زندگى ـ از ایشان تبعیّت و اطاعت کند; در قیامت به او خطاب مى شود:

 هر قسمتى از بهشت را که خواستار باشى، مى توانى انتخاب کنى و در آن وارد شوى

22) یکی از نشانه های جهل و نادانی ، نزاع و جدال با غیر اهل فکر است

23) شیعیان و پیروان ما (اهل بیت عصمت و طهارتعلیهم السلام) آن کسانى هستند

 که افکار و درون آن ها از هر گونه حیله و نیرنگ و عوام فریبى سلامت و تهى باشد

24) جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار ، یا صاحب مروت ، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد

25) هر که خدا را ، آن‌گونه که سزاوار اوست ، بندگی کند ، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند

26)  کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود

27) عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند

28 )  هیچ کس در قیامت در امان نیست ! مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشته باشد

29) بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است

30) کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند میشود ، خداوند او را به مردم وا می گذارد

31) چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد

32) خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون مى‏آورد و آنگاه او از ستمگران انتقام مى‏گیرد

33) نیاز مردم به شما ، از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید

34) اى بندگان خدا، خود را مشغول و سرگرم دنیا نکنید که همانا قبر، خانه اى است که تنها عمل(صالح) در آن مفید و نجات بخش مى باشد،

 پس مواظب باشید که غفلت نکنید

 

35) بار خدایا ! کارى کن که از تو چنان بترسم که گویى مى بینمت و باتقوا و ترس از خودت خوشبختم گردان و با معصیت و نافرمانیت بدبختم مکن

36) از کسانی نباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطرند!

37) بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد

38) چه دارد آن کس که تو را ندارد؟ و چه ندارد آن که تو را دارد؟

آن کس که به جای تو چیز دیگری را پسندد و به آن راضی شود، مسلما زیان کرده است

39) به درستی که من بیهوده ، گردنکش ، ستمگر و ظالم حرکت نکردم ،

بلکه برای اصلاح در امت جدم محمد (صلَّی الله علیه و آله) حرکت کردم و

می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جدم محمد (صلَّی الله علیه و آله) و

 پدرم علی بن ابی طالب (علیه السلام) رفتار کنم

40) کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند




تاریخ : پنج شنبه 91/8/25 | 9:57 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان |

 

حذیفه عدوی میگوید : بعد از جنگ یرموک از بسر عمویم بین کشته های مسلمین جستجو کردم ،

مختصر آبی بهمراه داشتم ،او را یافتم دیدم در حال مرگ است ، بمن گفت : کمی آب به من بده ،

آب آماده کردم در این وقت کسی که در نزدیک او در حال جان کندن بود گفت : آه بسر عمویم،

 برو نزد او به او آب بده ، رفتم نزد او ، شنیدم شخص دیگری گفت : آه او بمن گفت برو نزد او که آه کشید ،

رفتم بسوی او دیدم از دنیا رفته است، برگشتم نزد بسر عمویم دیدم از دنیا رفته است ،

نزد آنکسی که بسر عمویم مرا به آب دادن به او امر کرده بود رفتم دیدم او هم چشم از جهان فرو بسته است.




تاریخ : یکشنبه 91/5/8 | 5:40 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان |

وجود مردم دانا مثال زر طلاست

که هر کجا برود قدر وقیمتش دانند

بزرگزاده نادان به شهر واماند

که در دیار غریبش به هیچ نستانند

هرگز ایمن ز مار ننشستم

که بدانستم آنچه خصلت اوست

زخم دندان دشمنی بهتر است

که نماید به چشم مردم دوست

نه هر که آن به نزدیک خردمند

که با پیل ومال پیکار جوید

بلی مرد آنست از روی تحقیق

که چو از خشم آیدش باطل نگوید




تاریخ : جمعه 91/4/9 | 1:25 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان |

 

 

عاشورا یک حادثه تاریخی صرف نبود،عاشورا یک فرهنگ،یک جریان مستمر ویک سرمشق دائمی برای امت اسلام بود.

حضرت ابی عبدالله (علیه السلام) با این حرکت - که در زمان خود دارای توجیه عقلانی ومنطقی کاملا" روشنی بود -

یک سرمشق را برای امت اسلامی واهل حق وحقانیت نوشت وگذاشت.این سرمشق فقط شهید شدن هم نیست،

یک مسئله مرکب وییچیده وبسیار عمیق است.سه عنصر در حرکت حضرت ابی عبدالله (علیه السلام) وجود دارد :

 عنصر منطق وعقل، عنصر حماسه وعزت،وعنصر عاطفه. 

 

Ashura was not just a historical event, Ashura was a culture, a continuous flow and a permanent example for the Muslim Ummah.


 Hazrat Abi Abdullah (pbuh) with this move - which in his time had a completely clear rational justification -


 He wrote and set an example for the Islamic Ummah and the people of truth and justice. This example is not just martyrdom.


 It is a complex, complex and very deep issue. There are three elements in the movement of Hazrat Abi Abdullah (PBUH):


 The element of logic and reason, the element of epic and dignity, and the element of emotion.




تاریخ : دوشنبه 87/10/9 | 8:5 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان |

 

 

حسین ای که کم ما خجل از کرمت شد

که آوازه ایثار بلند از حرمت شد

اگر چه دل عالم پریشان زغمت شد

میان همه دلها امان از دل زینب

به واللیل قسم خورد خداوند به مویت

ز والشمس نظر داشت به آئیه رویت

 




تاریخ : یکشنبه 87/10/8 | 9:24 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان |
مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.
script src="http://slideskin.ir/theme/slide/jquery-1.8.3.min.js" type="text/javascript" charset="UTF-8">